قدم اول برای تغییر کردن : پذیرفتن اشتباهات و مسئولیت پذیری هست.

قدم اول این است که بپذیریم، شیوه ی زندگی و راه و روش ما اشتباه بوده است و باید به فرد بهتری تبدیل شویم تا به چیز هایی که می خواهیم برسیم و مسئولیت تمامی اتفاقات و تصمیم گیری های اشتباه گذشته ی خود را بپذیریم.

قدم دوم برای تغییر کردن : خودشناسی و پیدا کردن نقطه ی شروع هست.

قدم اول برای هر تغییری این است که بدانیم باید تغییر کنیم. بپذیریم که مسیر قبلی ما اشتباه بوده است و حالا تصمیم داریم که آن مسیر رو تغییر بدهیم.

دومین قدم این است که بدانیم کجا قرار داریم؟
یک مثال می زنم برای جابجایی باید نقطه ی شروع و نهایی را بدانیم. به همین دلیل دومین قدم برای ما این است که خود را بشناسیم و رفتار و عادات و اخلاق خود، عشق و علاقه های خود را بشناسیم تا بفهمیم چه کسی هستیم.
این گونه نقطه ی ابتدایی مسیر ما مشخص می شود.
برای پیدا کردن هدف زندگی باید اول خود را بشناسیم.

قدم سوم برای تغییر کردن: هدف گذاری

بعد از این که خود را شناختیم، حالا می توانیم اهداف درستی را انتخاب کنیم که براساس خود واقعی ماست. می توانیم اهدافی براساس رفتار و روحیات و علاقه های خود مشخص کنیم.
باید این اهداف را روشن و واضح روی کاغذ بنویسیم و در مورد آن ها توضیح بدهیم.
حتما داخل یک دفتر برای خود یادداشت کنید. هر چقدر این اهداف را واضح تر بنویسید، سریع تر می توانید آن ها را بدست بیاورید و برای خود شما هم رسیدن به آن هدف باور پذیرتر می شود.

قدم چهارم برای تغییر کردن: حرکت کردن

بعد از پشت سر گذاشتن سه مرحله ی قبل، حالا باید به سمت هدف خود حرکت کنید.
الان دیگر هدف خود را واضح تر می دانید و می دانید که می خواهید به چه چیزی برسید. اکنون عمل کردن ساده تر است.
ما قرار نيست همان اول کل مسیر رسیدن به هدف خود را بدانیم. کافی است که اولین قدم را برای رسیدن به خواسته های خود برداریم تا قدم بعدی برای ما روشن شود و مسیر را پیدا کنید.
مسیر پیشرفت مانند جابجایی در شب تاریک، فقط با یک چراغ قوه است. برای جابجایی نیاز به دانستن جایگاه فعلی و جایگاه هدف خود داریم. بعد کافی است که با چراغ قوه ای که داریم مسیر را کم کم روشن کنیم و به سمت جایگاه هدف خود حرکت کنیم. قرار نیست کل مسیر را بدانیم و مسیر را روشن کنیم. کافی است یک قدم رو به جلو حرکت کنیم تا قدم بعدی برای ما نمایان شود.